یکشنبه 93 فروردین 17 , ساعت 7:0 عصر
سلام این داستان را از پیامبر بزرگوار اسلام (صلوات الله علیه) براتون گذاشتم؛
راستی راستی پیامبر ما پیامبر مهربانی هاست!
شبی پیامبر (صلوات الله علیه ) مشغول نماز عشاء بودند و سجده ایشان کمی طولانی شد!
پس از پایان نماز، مردم علّت را از ایشان پرسیدند،
پیامبر(صلوات الله علیه ) فرمودند: پسرم حسن بر پشتم سوار بود، و ناراحت بودم که پیاده اش کنم
(شریف قرشی ، زندگانی حسن به علی (علیه السلام ) ،جلد 1، 68)
نوشته شده توسط فاطمه رئیسی وانانی | نظرات دیگران [ نظر]